سردار شهید محمد پارسا

سردار شهید محمد پارسا

سردار شهید محمد پارسا در بخشی از وصیت نامه خود آورد است: در لحظه مرگ نمی توان بفکر دنیا بود و از دنیا نوشت و لذا وصیتی جز دعوت به وحدت و شناخت حق و راه حق و بدست گرفتن مسیر تقوی و ترس از خدا و جهاد در راه اقامه کامل دین حق و یاری مستضعفین و پیش گرفتن اخلاق نیکو ندارم…

بسم رب الشهدأ و الصدیقین

وصیتنامه بنده عاصی خدا محمد پارسا فرزند علی اکبر

“ان الموت اذی تفرون منه فانه ملاقیکم ثم تردون الی عالم الغیب و الشهاده”

سه روز بیشتر نیست که وارد منطقه جنگی شده ایم و تا کنون وصیت نامه ننوشته بودم هر روز صدای خمپاره ها و انفجار توپ ها و غرش مسلسلها که پیام آوران مرگ و شهادتند مرا به خود میارد که مرگ نزدیک است و تو هنوز وصیتنامه ننوشته ای.

امروز غروب انگیزشی درونی مرا وا داشت که بر خیزم و وصیت کنم .

در همین فکر بودم که هنگام وضو گرفتن برای ادای نماز مغرب و عشاء برادرم صبوری فرمانده گردان ما خبر داد که امشب دشمن قصد حمله دارد.

فکر کردم که الان وقت وصیت کردن است.

فکر می کردم لابد حرف برای گفتن زیاد دارم که برای بازماندگان و آنان که هنوز این راه افتخار آمیز را نرفته اند بزنم ولی می بینم که من حرف های گفتنی را قبلا برای مردم گفته ام و قطعأ صدای من در گوش هایشان طنین افکن است.

در لحظه مرگ نمی توان بفکر دنیا بود و از دنیا نوشت و لذا وصیتی جز دعوت به وحدت و شناخت حق و راه حق و بدست گرفتن مسیر تقوی و ترس از خدا و جهاد در راه اقامه کامل دین حق و یاری مستضعفین و پیش گرفتن اخلاق نیکو ندارم.

از خدا می خواهم که از سر تقصیرات من عاصی گناهکار بگذرد و از دریای بیکران لطف و رحمتش ما بی نصیب نفرماید.

از زحمات دلسوزانه و بیدریغ مادرم این شیرزن دلیر که چون کوه استوار است و شهادت برادرم رضا نتوانست او را متزلزل کند بسیار سپاسگزارم و از ایشان تقاضا مندم که با شهادت من نیز صبر خداداده را داشته باشند و به دیگران نیز توصیه به صبر بفرمایند.

از ایشان به خاطر زحماتیکه بایشان تحمیل کرده ام واقعأ طلب ببخش می کنم و بایشان اطمینان می دهم که همچنانکه در موقع خداحافظی از من خواستند به عهدم وفا کنم قول می دهم که در صورت رسیدن به فیض عظمی شهادت آرزوی همیشگی من بوده است در نزد خدا عهد و پیمان خود را با ایشان فراموش نخواهم کرد، تا تقدیر الهی چه باشد.

از همسر با وفای خودم نیز طلب بخشش می کنم و امیدوارم که همچنانکه شمع  وجودش گرمی بخش زندگانی من بود و نهایت ایثار و فداکاری را در زندگی من بکار برد با صبر زینب واری که در او سراغ دارم حرکت بخش و تداوم بخش انقلاب اسلامی به رهبری امام بزرگوار و عالیقدر انقلاب روحم و مرادم امام خمینی باشد….

انشاءالله که او هم به خاطر خطاها و لغزشهایی که داشته ام مرا ببخشد و از من راضی باشد.

از خواهر عزیزم و برادران خوبم و سایر بستگانم و همه افرادی که مرا می شناسند بدینوسیله درخواست بخشش لغزشها و خطاهایی را که از من دیده اند دارم، انشاءالله.

همچنانکه در مزار برادر شهیدم گفتم اگر ما از باب جهاد وارد بهشت نعمات خدا شویم آنها از باب صبر راه ورود به بهشت خدا را برای خود باز کنند در رابطه با مایملکی که دارم همسرم به هر نحو که مقتضی بداند عمل خواهد کرد و از بابت مهریه اش هم هر چقدر که مرا مدیون خودش می داند می تواند از مایملکی که دارم تأمین کند.

به برادران عزیز پاسدارم که مدتی در خدمتگزاریشان بودم سلام رسانده و به آنان توصیه می کنم که قدر این لباس مقدسی را که پوشیده اند بدانند و سعی کنند شایستگی بیش از پیش برای بجا آوردن حق این لباس را احراز کنند.

بیش از گذشته در کسب فضایل اخلاقی و انسانی و بالابردن بینش اسلامی و مکتبی شان کوشش کنند و نگذارند عوامل کم شعور و بی اطلاع از عمق واقعیات و سطحی نگر در میانشان ایجاد شکاف و تفرقه و دودستگی نمایند.

از برادران بسیجی این جان بر کفان عاشق خدا و انقلاب که بی هیچ مزد و منتی ایثارگرانه وقتشان را صرف بقای انقلاب و حفظ آن می کنند نیز تقاضا می کنم که هیچگاه از سپاه جدا نشوند و خودشان را سرباز امام زمان و پاسداران را فرماندهان خود بدانند.

سپاه بدون بسیج و بسیج بدون سپاه کاری از پیش نخواهند برد از سایر برادران عزیز نیروهای نظامی و انتظامی شهربانی و ژاندارمری فردوس که مدتی را دوشادوش هم در سنگر مقدس حراست و پاسداری از انقلاب بوده ایم نیز خداحافظی کرده و به آنان توصیه می کنم که از نیروهای  انقلابی و سپاه و بسیج جدا نشوند و آنان را در جهت فراگیری ایدئولوژی راستین اسلامی و مکتبی مربی خود بدانند و متقابلا تجارب نظامی خود را به آنان بیاموزند.

امروز حیاتی ترین مسئله ما روح واحدی است که در اندام امت اسلامی دمیده شده است و این روح خداست که دنیای اسلام را زنده کرده است. نباید از ملت و سایر نیروهای مردمی جدا شد.

در خاتمه توفیق همه عزیزان را در راه خدمت هر چه بیشتر به اسلام و انقلاب اسلامی خواستارم و به همه دوستداران انقلاب و عاشقان پاک باخته خدا توصیه می کنم که قدر شهدای خودشان را بدانند و خانواده شهداء را فراموش نکنند. بهمین خاطر برای زنده شدن یاد شهدای عزیز منطقه فردوس انتظار دارم که عکس همگی شهداء در تشیع جنازه من آورده شود.

به امید این که آخرین بازماندگان دشمن کافر را در هم کوبیم.

و ما توفیقی الا بالله علیه توکلت و الیه منیبا و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

بیست و سوم دیماه ۱۳۶۰ محمد پارسا.

منبع : فردوس خبر